Google



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
کد جستجوگر گوگل

پیج رنک گوگل

پیج رنک سایت شما

پیج رنک

جاوا اسكریپت

ابزار وبلاگنویسان

آهنگ جدید

Trust Rank for armin-askarnejad.loxblog.com - 0.64 درج آگهی رایگان - پورتال تبلیغاتی 9رنگ

دیکشنری

تماس با ما

پشتیبانی

ابزار هدایت به بالای صفحه

ابزار وبلاگ



تبادل لینک تبادل لینک


چیه ...چیزی شده...

چیه ...چیزی شده...


گم شدن الاغ (داستان)

مي گويند مردي روستايي با چند الاغش وارد شهر شد. هنگامي که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغ ها را سرشماري کرد.
دست بر قضا سه رأس از الاغ ها را نيافت. سراسيمه به سراغ اهالي رفت و سراغ الاغ هاي گمشده را گرفت.
از قرار معلوم کسي الاغ ها را نديده بود. نزديک ظهر، در حالي که مرد روستايي خسته و نااميد شده بود،
رهگذري به او پيشنهاد کرد، وقت نماز سري به مسجد جامع شهر بزند و از امام جماعت بخواهد
تا بالاي منبر از جمعيت نمازخوان کسب اطلاع کند. مرد روستايي همين کار را کرد.
امام جماعت از باب خير و مهمان دوستي، نماز اول را که خواند بالاي منبر رفت و از آن جا که مردي نکته دان و آگاه بود،
رو به جماعت کرد و گفت: «آهاي مردم در ميان شما کسي هست که از مال دنيا بيزار باشد؟»
خشکه مقدسي از جا برخاست و گفت: «من!»
امام جماعت بار ديگر بانگ برآورد: «آهاي مردم! در ميان شما کسي هست که از صورت زيبا ناخشنود شود؟»
خشکه مقدس ديگر برخاست و گفت:«من!»
امام جماعت بار سوم گفت:«آهاي مردم! کسي در ميان شما هست که از آواي خوش (صداي دلنشين) متنفر باشد؟»
خشکه مقدس ديگري بر پا ايستاد و گفت:«من!»
سپس امام جماعت رو به مرد روستايي کرد و گفت: بفرما! سه تا خرت پيدا شد. بردار و برو

تبادل لینک تبادل لینک

چهار شنبه 10 فروردين 1390برچسب:داستان,جالب,داستان جالب,قشنگ,باحال,,

|
 
طنز دخترا و پسرا

 

طنز دخترا و پسرا


پسرها:

?- با ماشين ميرن به بانک، پارک ميکنن، ميرن دم دستگاه عابر بانک.
?- کارت رو داخل دستگاه ميذارن.
?- کد رمز رو ميزنن، مبلغ درخواستي رو وارد ميکنن.
?- پول و کارت رو ميگيرن و ميرن.

دخترها:

?- با ماشين ميرن دم بانک.
?- در آينه آرايششون رو چک ميکنن.
?- به خودشون عطر ميزنن.
?- احتمالاً موهاشون رو هم چک ميکنن.
?- در پارک کردن ماشين مشکل پيدا ميکنن.
?- در پارک کردن ماشين خيلي مشکل پيدا ميکنن.
?- بلاخره ماشين رو پارک ميکنن.
?- توي کيفشون دنبال کارتشون ميگردن.
?- کارت رو داخل دستگاه ميذارن، کارت توسط ماشين پذيرفته نميشه.
??- کارت تلفن رو ميندازن توي کيفشون.
??- دنبال کارت عابربانکشون ميگردن.
??- کارت رو وارد دستگاه ميکنن.
??- توي کيفشون دنبال تيکه کاغذي که کد رمز رو روش ياداشت کردن ميگردن.
??- کد رمز رو وارد ميکنن.
??- ?دقيقه قسمت راهنماي دستگاه رو ميخونن
??- کنسل ميکنن.
??- دوباره کد رمز رو ميزنن.
??- کنسل ميکنن.
??- دوست پسرشون رو صدا ميزنن که کد صحيح رو براشون وارد کنه.
??- مبلغ درخواستي رو ميزنن.
??- دستگاه ارور (خطا) ميده.
??- مبلغ بيشتري رو درخواست ميکنن.
??- دستگاه ارور (خطا) ميده.
??- بيشترين مبلغ ممکن در خواست ميکنن.
??- انگشتاشون رو براي شانس رو هم ميذارن.
??- پول رو ميگيرن.
??- برميگردن به ماشين.
??- آرايششون رو توي آينه عقب چک ميکنن.
??- توي کيفشون دنبال سويچ ماشين ميگردن.
??- استارت ميزنن.
??- پنجاه متر ميرن جلو.
??- ماشين رو نگه ميدارن.
??- دوباره برميگردن جلوي بانک.
??- از ماشين پياده ميشن.
??- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر ميدارن. (حواس نمي‌ذار براي آدم)
??- سوار ماشين ميشن.
??- کارت رو پرت ميکنن روي صندلي کنار راننده.
??- آرايششون رو توي آينه چک ميکنن.
??- احتمالاً يه نگاهي هم به موهاشون ميندازن.
??- مندازن توي خيابون اشتباه.
??- برميگردن.
??- ميندازن توي خيابون درست.
??- پنج کيلومتر ميرن جلو.
??- ترمز دستي رو آزاد ميکنن. (ميگم چرا انقدر يواش ميره)
??- ...
 

تبادل لینک تبادل لینک

پنج شنبه 5 اسفند 1389برچسب:طنز,داستان,زددختر,جالب,,

|
 
زندگی نامه ی کاکا...

 

زندگی نامه ی کاکا

بازيکني که برادر کوچکش نمي توانست ريکاردو صدايش بزند

به او کاکا مي گفت و اين اسم روي او ماند و با اين اسم در دنيا
شناخته شد.


ريکاردو جذاب ترين بازيکن تاريخ فوتبال برزيل در22 آوريل سال
???? در سائوپائولو برزيل ( مقر و پايگاه سرزمين سرزمين فوتبال )
به دنيا آمد.
برخلاف همه ستارگان برزيلي که زندگي سخت و رقت باري در
کودکي داشتند ، کاکا در يک خانواده کاملا مرفح بزرگ شد و هيچ
سختي در زماني کودکي نکشيد.

 


ريکاردو از همان کودکي مثل همه برزيلي ها ديوانه فوتبال بود و
سائوپائولو باشگاهي بود که او را کشف کرد.
کاکا در خاطراتش مي گويد : پدرم هميشه مرا با ماشين مدل بالا به
کمپ نوجوانان برزيل مي رساند در صورتي که من مي ديدم
دوستانم به دليل مشکلات مالي با اتوبوس و با پاي پياده مسافت
هاي طولاني را طي مي کردند و خود را به زمين مي رساندند و
من هميشه در اين مورد شرمنده دوستانم بودم.
با اين حال کاکا در مدرسه فوتبال سائوپائولو رشد و پيشرفت کرد و
خودش را نشان داد و در سال ???? توسط فيل بزرگ اسکولاري به
تيم ملي برزيل دعوت شد تا کاکا اولين حضور خودش را در جام
جهاني در ( کره و ژاپن ) تجربه کند. اما اين جام جهاني براي او
چيزي جز نيمکت نشيني نداشت.

 

کاکا از جمله بازيکناني است که فوتبال را در سن کم آغاز کرده
است و در همان آغاز فوتبال را با گل زدن شروع کرد.وقتي که ??
سال سن داشت در هنگام تعطيلات به خانه مادر بزرگش رفت و در
استخر روي دايو پرش يک لحظه تعادلش رو از دست داد و با
کناره ي استخر برخورد کرد که در اثر اين برخورد شش مهره ي
ستون فقراتش شکست.و همين اتفاق ميتونست که کاکا رو از
رويايش يعني فوتبال براي هميشه از دست بده ولي با اعتقاد به
خدا و عيسي مسيح(ع) سلامتي خودش رو به دست آورد چون
در اون زمان وقت بيشتري براي خواندن کتاب هاي ديني داشتو
در حال حاضر هم بعد از هر گل دستاش رو به سمت آسمان بلند
مي کنه و از مسيح تشکر مي کنه و همين امر نشون ميده که کاکا
يک انسان متعصب و مذهبي هست.
 

 


کاکا در يک بازي دوستانه و در مقابل تيم رئال مادريد بود که در قالب
تيم منتخب ستارگان جهان به ميدان رفته بود و با گلي که به ثمر
رسوندخودش رو به فوتبال جهان معرفي کرد.کاکا از جمله بازيکنان
برزيلي است که بر خلاف ساير ستارگان برزيلي ديگر در يک خانواده
ثروتمند و متمدن متولد شده است و فوتبال خود را از سيستم
جوانان سائوپائولو شروع کرد و وقتي ديگر هم تيمي هاي خود را که با فقر زندگي مي کردند
مشاهده مي کرد متاثر مي شد.ودر سال ???? توانست توپ طلاي
برزيل را کسب کند ودر سال ???? به تيم ميلان پيوست.
 


 

کاکا به غير از دقايقي اندک عمدتا نيمکت نشين ريوالدو بزرگ بود.

 

در هر صورت او طعم شيرني قهرماني را چشيد و جام جهاني را
بالاي سر خود برد.
بعد جام جهاني تيم هاي مطرحي چون رئال و ميلان و ... خواهان
جذب او شدند اما ميلان پيروز شد و در سال ????با خريدي قابل
توجه معادل ?/? ميليون يورو يکي از بهترين خريدهاي تاريخش را
بدون شک از سائوپائولو کرد.
بسياري گمان مي کردند او در ميلان هم نيمکت نشين ريوالدر بزرگ
خواهد شد اما سرنوشت طور ديگري رقم خورد و کارلتو با بها دادن
به کاکا ريوالدو را نيمکت نشين محض کرد و به گونه اي او را در
جهان فوتبال محو کرد و کاکا را به دنياي پرآوازه فوتبال معرفي کرد.


کاکا در اولين سال حضورش موفق شد کالچو را بالاي سر خود
ببرد ...
ريکاردو در حال حاظر يکي از ستارگان بي چون و چراي فوتبال
مي باشد و رئال و چلسي به هر قيمتي سخت خواهان او هستند
اما کاکا در حين جام جهاني???? قرار دادش را تا ? سال
ديگرتمديد کرد تا همه حرف و حديث ها را به پايان برده و همچنان
افتخار پوشيدن پيراهن پرافتخار روسونري را داشته باشد.
جادوگر برزيلي ( رونالدينيو ) درباره صميمي ترين دوستش در تيم
ملي مي گويد :
کاکا در جام جهانى قبلى فقط به مدت ?? دقيقه در برابر كاستاريكا بازى
كرد، ولى ما از همان موقع مى دانستيم كه او يك ستاره خواهد
شد و حتى از قبل از سال ???? نيز از استعدادهاى او باخبر
بوديم، زيرا در سائوپائولو بازى هاى بسيار خوبى را ارائه داده و
سپس به ميلان كوچ كرده بود. از همان موقع مشخص بود كه او
سر از اروپا درخواهد آورد، زيرا بسيار بااستعداد و معلوم بود كه
باشگاه هاى بزرگ از او نخواهند گذشت.

با اين حال وقتى مستقيما به سن سيرو رفت، من متعجب شدم
زيرا فكر مى كردم او ابتدا به يك تيم درجه دوم خواهد پيوست و
سپس سر از باشگاهى مثل ميلان درخواهد آورد. هر چه هست،
او يك بازيكن فوق العاده است.
هم يك پاسور عالى نشان مى دهد و هم يك تمام كننده مجرب.
فراتر از آن مى تواند با يك لحظه جرقه زدن كار را به سود تيمش
تمام كند.
در جام جهاني 2002 حدود 19 دقيقه مقابل کاستاريکا بازي کرد . و
در اولين بازي مقدماتي جام جهاني مقابل بوليوي به ميدان رفت که
اتفاقا گل هم زد.اما در جام جهاني ???? آلمان يکي از ارکان
تيمش به حساب مي اومد که به روياي قهرماني نرسيد.

کاکا با دختر مدير نمايندگي شرکت کريستين ديور در برزيل که متولد
1987 است و ديپلمه که با اين ميزان تحصيلات مي خواد وارد تجارت
بشه در سن 16 سالگي با کاکا نامزد شدند و 2005/12/23 در هتل
هايت سائوپائو لو که اولين بار همديگر رو اونجا ديده بودند با هم
ازدواج کردند.

علاوه بر اين کارولين اضافه بر پرتغالي که زبان مادريشه به زبان هاي
انگليسي، اسپانيايي، فرانسوي،ايتاليايي مسلطه و همچنين کاکا
در مصاحبه با مجله نوولا ???? ازدواج با کارولين را بهترين تصميم
خود بعد از پيوستن به ميلان عنوان کرد گفت:برزيل،ميلان و کارولين
به همراه خانواده ام زيباترين چيزها در زندگي ام هستند و آنها را
عاشقانه دوست دارم.??دسامبر بي نظيرترين روز زندگي ام
بود.خوشحالم که در شهر سائوپائولو با کارولين ازدواج کردم.من‌ و
کارولين‌ مدت‌ زيادى‌ است‌ که‌ همديگر را مى‌شناسيم‌ و هميشه‌ او
را دوست‌ داشته‌ام. کارولين‌ درس‌ مى‌خواند و به‌ تازگى‌ هم‌ در
زمينه‌ طراحى‌ لباس‌ با جورجو آرمانى‌ که‌ از دوستان‌ خانوادگى‌ ما
به‌ حساب‌ مى‌آيد کار مى‌کند. او استعداد زيادى‌ دارد و مطمئن‌
هستم‌ در راهى‌ که‌ پيش‌ گرفته‌ موفق‌ خواهد شد. خوشحالم‌ در
کنار کارولين‌ زندگى‌ مى‌کنم.


او طرقدار تيم فراري است.به عقيده او فراري بي رقيب ترين تيم
اتومبيل راني در جهان است.کاکا از زماني که آيرتون سنا در آن
عضويت داشت عاشق اين تيم بوده.با اينکه سن کمي داشته ولي
او را خيلي دوست داشته است.او معتقد است براي برزيلي ها
سنا يک قهرمان ملي است.به عقيده او شوماخر، باريچلو و آلونسو
از بهترين رانندگان فرمول يک جهان هستند.او همچنين والنتينو
روسي را جسورترين راننده اي مي داند که تا به امروز روي پيست
هاي موتورسواري ديده است. روسي يکي از دوستان نزديک
کاکاست.کاکا هم چندين بار مسابقاتش را از نزديک ديده است.ولي
چون رابطه خوبي با موتورسيکلت ندارد اصلا دوست ندارد جاي
روسي باشد.اما او را به خاطر مهارت هايش مي ستايد.

همچنين کارلوس آلبرتوپريرا سرمربي تيم ملي برزيل درتوصيف کاکا


او را يکي از بهترين ستارگان کشورش در 50 سال اخير مي داند.
بيوگرافي کلي از کاکا :

نام : ريکاردو ايزاکسون داس سانتوز ليته کاکا
Ricardo izecson dos santos leite
تولد : 1982 /4/22
ميزان تحصيلات: ديپلم
محل تولد: سائوپائولو برزيل
قد: ???
وزن : ??
نام پدر : بوسکو ايزاکسون پريرا ليته مهندس راه و ساختمان
Bosco izacson priera leite

نام مادر: سيمون کريستيانو داس سانتوز ليته دبير زيست شناسي
Simon cristiano dos santos leite

نام برادر: رودريگو ايزاکسون داس سانتوز ليته فوتباليست در تيم
ريميني سري ب ايتاليا
Rodrigo izecson dos santos leite
دين: مسيحي پروتستان(گرايش به دين اسلام شايعه بود)
رنگ مورد علاقه: سفيد

آشاميدني مورد علاقه: آب

بازيگر مورد علاقه : جوليا رابرتز، تام هنکس

موسيقي : موسيقي کليسا
فيلم مورد علاقه:گلادياتور.تروي
سن: 24- 1982/4/22 در برازيلياي برزيل
Brasilia the capital of Brasil
کتاب مورد علاقه:انجيل   باشگاه فعلي :رئال مادريد

تبادل لینک تبادل لینک

سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:زندگی نامه,فوتبال,داستان,کاکا,kaka,,

|
 
باز هم داستانی جالب...

 

فرمانده: پس اين سربازه‌ها (بجاي واژه سرباز براي خانمها بايد بگوييم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بيدار بودن داشتن غيبت ميکردن

ساعت 10 صبح همه بيدار ميشوند ...
سلام سارا جان
سلام نازنين، صبحت بخير
عزيزم صبح قشنگ تو هم بخير
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، واي از خواب بيدار ميشي چه ناز ميشي ...

صبحانه :
وا... آقاي فرمانده، عسل نداريد؟
چرا کره بو ميده؟
بچه‌ها، من اين نون رو نميتونم بخورم، دلم نفع ميکنه
آقاي فرمانده، پنير کاله نداري؟ من واسه پوستم بايد پنير کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (ديگه تقريبا شده ظهرگاه )
فرمانده: همه سينه خيز، دور پادگان. بايد جريمه امروز صبح رو بديد
وا نه، لباسامون خاکي ميشه ...
آره، تازه پاره هم ميشه ...
واي واي خاک ميره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگليسه ميگه اونجا ...

ناهار
اين چيه؟ شوره
تازه، ادويه هم کم داره
فکر کنم سبزي اش نپخته باشه
من که نمي‌خورم، دل درد ميگيرم
من هم همينطور چون جوش ميزنم
فرمانده: پس بفرماييد خودتون آشپزي کنيد !
بله؟ مگه ما اينجا آشپزيم؟ مگه ما کلفتيم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمي‌کنم، حالا واسه تو ...

تبادل لینک تبادل لینک

شنبه 16 بهمن 1389برچسب:داستان,داستان جالب,,

|
 
داستانی جالب

 


«خب راستشو بگو چرا اين خانمه با مانتو خوابيده بود.»

«چون خانم خوبيه و حجابشو رعايت مي‌كنه.»

«آهان، پس يعني مامان من خانم بديه؟»

«نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبيه.»

پس چرا بدون مانتو مي‌خوابه؟»

«خب مامانت اين‌جوري راحت‌تره.»

«اون آقاهه هم چون مي‌خواسته حجابشو رعايت كنه با كت و شلوار خوابيده بود؟»

«نه عزيزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»

«پس چرا خانمش كه خيلي هم خانم خوبيه بهش كمك نكرد لباسشو در بياره؟!»

«چون مي‌خواست شوهرش روي پاهاي خودش بايسته.»

«واسه همينه كه شما نمي‌تونيد روي پاهاي خودتون بايستيد؟»

«عزيزم مگه تو فردا مدرسه نداري؟»

«داري مي‌پيچوني؟»

«نه قربونت برم عزيزم، اما يه بچه خوب كه وسط فيلم اين‌قدر سوال نمي‌پرسه؛ باشه عسل بابا؟»

«اما من هنوز قانع نشدم.»

«توي اين يك مورد به مامانت رفتي؛ خب بپرس عزيزم.»

«چرا باباها توي تلويزيون هميشه روي مبل مي‌خوابن؟»

«واسه اينكه تخت‌خوابشون كوچيكه، دو نفري جا نمي‌شن.»

«خب چرا يه تخت بزرگتر نمي‌خرن؟»

«لابد پول ندارن ديگه.»

«پس چرا اينا دوتا ماشين دارن، ما ماشين نداريم؟»

«چون ماشين باعث آلودگي هوا مي‌شه، ما نخريديم عزيزم.»

«آهان،
يعني آدما نمي‌تونن هم‌زمان دوتا كار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و
خانومه كه حجابشون رو رعايت مي‌كنن، باعث آلودگي هوا مي‌شن، شما و مامان
كه باعث آلودگي هوا نمي‌شين حجابتون رو رعايت نمي‌كنين؛ درست گفتم بابايي؟»

«آره دخترم، اصلا همين چيزيه كه تو مي‌گي، حالا مي‌شه من فيلم ببينم؟»

«باشه،
ببين بابايي اما تحت تاثير اين فيلم‌ها قرار نگيري بري ماشين بخري‌ها، به
جاش برو به مامان ياد بده حجابشو موقع خواب رعايت كنه كه تو اين‌قدر موقع
جواب دادن به سوالاتم خج------------------- نكشي!»

تبادل لینک تبادل لینک

جمعه 15 بهمن 1389برچسب:داستان,عشق,داستان زیبا,داستان جالب,,

|
 
داستانی جالب

 

چهار تا دانشجو شب امتحان بجاي درس خواندن به پارتي و خوش گذروني رفته بودند و هيچ آمادگي امتحانشون رو نداشتند?
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه اي سوار کردند به اين صورت که
سر و روشون رو کثيف و کردند
و مقداري هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغييراتي بوجود آوردند?
سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و يکراست به پيش استاد رفتند?
مسئله رو با استاد اينطور مطرح کردند که ديشب به يک مراسم عروسي خارج از شهر رفته بودند
و در راه برگشت از شانس بد يکي از لاستيک هاي ماشين پنچر ميشه
و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشين به يه جايي رسوندنش
و اين بوده که به آمادگي لازم براي امتحان نرسيدند کلي از اينها اصرار و از استاد انکار
آخر سر قرار ميشه سه روز ديگه يک امتحان اختصاصي براي اين ? نفر از طرف استاد برگزار بشه،
آنها هم بشکن زنان از اين موفقيت بزرگ، سه روز تمام به امر شريف خر زني مشغول ميشن
و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد ميرن تا اعلام آمادگي خودشون رو ابراز کنند!
استاد عنوان ميکنه بدليل خاص بودن و خارج از نوبت بودن
اين امتحان بايد هر کدوم از دانشجوها توي يک کلاس بنشينند و امتحان بدن که آنها بدليل داشتن وقت کافي و آمادگي لازم با کمال ميل قبول ميکنند.
امتحان حاوي دو سوال و بارم بندي از نمره بيست بود؛
.
.
.
.
.
.
يک) نام و نام خانوادگي: ?نمره
دو ) کدام لاستيک پنچر شده بود؟ ??نمره
الف) لاستيک سمت راست جلو
ب) لاستيک سمت چپ جلو
ج) لاستيک سمت راست عقب
د) لاستيک سمت چپ عقب

 

تبادل لینک تبادل لینک

جمعه 15 بهمن 1389برچسب:داستان,عشق,داستان زیبا,داستان جالب,,

|
 
داستانی واقعا زیبا و عاشقانه...

 

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن
عشقشان را معنا می کنند.

 


برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.

رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر
زندگی اش چه فریاد می زد؟

بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!

راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

تبادل لینک تبادل لینک

چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:داستان,عشق,داستان زیبا,داستان جالب,,

|
 


سلام دوستان گلم من آرمینم سازنده ی وب وحالا با بهترین دوستم شیرزادجان امدم که مطلب بزارم امیدوارم که خوشتون بیاد نظریادت نره!!!!!!!!!!!!!!!اگه از کرمان کسی امد حتما بگه مرسی بوس بوس


2afm
دانلود رایگان...
شعر
عکس
عکس ورزشی
داستان
داستان ورزشی
مطالب جالب
آرمین
تصاویر جالب
مطالب وعکسهای جالب

 

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چیه ...چیزی شده... و آدرس www.armin-askarnejad.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با تشکر Armin2afs





فاز منفی
freebeat
عشق ونفرت
رفیق نارفیقم...عشقمو برد ز پیشم...
melodyhaa
land of darkness
nadia
من و وبلاگم
شب های عاشقی
پرسپولیس قهرمان
ژیگولوهای سقز
خسته ولی گاهی امیدوار
بختیاری یعنی بمب اتم
جالب و دیدنی
محفل صمیمی عاشقان
برج سرگرمی
♥ ♥ ♥ ♥ ( Love is ) ♥ ♥ ♥ ♥
دختران ایرانی
دانلود
حرف های ناگفته
من و وبلاگم
menha.ir
افزایش گوگل پلاس
بانک اطلاعات نرم افزار
شیراز وان
کویر موزیک
دختر زیبا
دخترک پاییز
رازهای پشت پرده
فيلم و سريال
طلوع یک عشق
کلبــــــــــــه تنهــــــایی!!!
خودمونی
دانستنیها
بچه های بد
ويروس وهك وبرنامه
ღ♥ღ ستاره ღ♥ღ
♥ فقط برای تو ♥
...مسافر مهتاب...
طلوع يك عشق
raha&eli
زیبا ترین و جالب ترین عکس ها و مطالب روز دنیا
بزرگترین سایت عکس و اهنگ و فیلم Sarzamin
عکس و عکس و عکس تو عکس کده (عارف)
تااخرین نفس
سايت رايموند باغوميان(كامپيوتر)
سلام به وبلاگ وحشت خوش امدید
دخمل و پسمل
متنوع ترین وبلاگ فارسی
دخترونه
پروژه دانشجویی
teshneyekhoda.blogfa.com
لوکس دانلود
زیر باران بی تو ...
baran
تقدیم به رها...
رها و ارمین
bluebloodgirl
بهترین محصولات
سفر های مهتاب
.•* *•. .•*دختر بــــــــلا .•* *•. .•*
الیسا کجاست؟؟
دختر طوفان
آنلاين ترين وب رپ 2
دوستای عزیزم خوش اومدین سلامممممم برای سرگرمی جوانها ونوجوانها
سوژه ی خنده
دختر آسموني
دوست یابی
دانلود آهنگ و اخبار موزيك و.......
My PMC
بي بهانه,عاشقانه
تلخ اما شیرین
اشعار استاد مسعود امینی
متنوع ترین وبلاگ کل کل بین دختر پسرا
My Love Is 7da
music-fa
دوست بامعرفت
نوجووناي 14-15 ساله(برو حال کن)
you+me=love
من و وبلاگم
2خر بیرون پسرها داخل
moein009بیا تو دم در بده
zed boys
جای خوشگلا
سروصدا
بروزترین وبلاگ -ashkan
کوکولان
كلوپ هواداران كريم باقري
بیا تو حال کن
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

 

شکار لحظات ورزشی
تصاویـر برگزیـده سال 91 از سراسر جـهان
عکس های زیبا
تصاویر برگزیده سال 91
عکس های جالب و دیدنی
Jessica Hart
عکس هایی از سای خواننده ی کره ای
عکس های جدید گلشیفته فراهانی و بهروز وثوقی
صدف طاهریان
اودوستم ندارد
تن دوقلب............
تن دوقلب.........
ب نظر شما....
عشق...
تنهایی بهتره..........
فرهاد..........شیرین
فرهاد..........شیرین
فرهاد..........شیرین
مطلب

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 854
تعداد نظرات : 159
تعداد آنلاین : 2


>